بسم الله الرحمن الرحیم
صبر همراه با بصیرت مفتاح فرج
( کلام رهبر در آیینه ی قرآن کریم)
از نکات مهم و مورد تاکید مقا م معظم رهبری در سخنرانی هفتم تیر 90 که در جمع قضات ایراد فرمودند" تاکیدمجدد بر صبر و استقامت توام با بصیرت بود" . فرمودند:
هرگاه ملتى، جماعتى، فردى در مقابل یک محنتى که بر آن جمع یا بر آن فرد یا بر آن ملت وارد می شود، صبر و بصیرت به خرج داد، آن محنت براى او تبدیل می شود به نعمت. راز پیروزى حق، پیروزى کلمهى حق، انتشار حق، انتشار توحید در طول تاریخ در میان بشر همین نکته است
انبیاى عظام الهى، و در مواردى ملتهائى که تحت حاکمیت این بزرگان بودند، این همه محنت را تحمل کردند؛ باید در طول تاریخ نامى از پیام پیغمبران نمانده باشد؛ باید فکر آنها، ایدهى آنها، راه آنها در زیر تندباد حوادث تلخ بکلى نابود شده باشد، در هم پیچیده شده باشد، از بین رفته باشد. شما مىبینید بعکس است؛ یعنى هرچه تاریخ جلوتر آمده، پیام نبوت ها در میان مردم، در افکار مردم، زندهتر شده است. رازش همین نکته است: صبر و بصیرت در مقابل محنتها.
و درسی را که حضرت آقا بر آن تاکید نمودند این بود که:
" پس این اصل را ما از حادثهى هفتم تیر به یاد داشته باشیم که هرگاه محنت و سختىاى که بر ما تحمیل می شود، با صبر ما، با استقامت ما، با بصیرت ما مواجه شود، آن محنت تبدیل می شود به نردبانى براى عروج، براى ارتقاء و براى پیشرفت؛ و شد، انشاءالله بعد از این هم خواهد شد."
با دقت و تامل در داستانهای انبیاء الهی که در قرآن کریم ذکر شده است انواع بلاها و سختی ها را می توان برای امتهای پیشین فهرست نمود که هر یک درسی بزرگ است. از این میان شاید از سخت ترین بلاها و شدایدی که بیش از سایرین صبر و استقامت توام با بصیرت را به تصویر کشیده است مربوط به قوم حضرت موسی علیه السلام و سحره ی فرعون باشد.
گذری بر روایتگری قرآن کریم از صبر و استقامت در قوم حضرت موسی علیه السلام
حضرت موسی تربیت شده ی خداوند و برای خداوند است : وَ اصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسی (41 طه)
ماموریت حضرت موسی و هارون مواجه شدن با فرعون و دعوت او به توحیداست :
اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى (طه 43)
چگونگی برخورد ها و نحوه ی گفتگو را خداوند ,خود به پیامبرش می آموزد :
فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى (طه 44)
انجام هر امر مهمی نیاز به پشتوانه و دلگرمی دارد پس خداوند نیز پیامبرش را برای این کار بزرگ دلگرمی می دهد: قالَ لا تَخافا إِنَّنی مَعَکُما أَسْمَعُ وَ أَرى (طه46)
در مبارزه با ساحران نگرانیی بر دل موسی از عدم اقبال مردم به معجزه الهی و غلبه ی ساحران ایجاد می شود: فَأَوْجَسَ فی نَفْسِهِ خیفَةً مُوسى (67طه)
وخداوند است که تسکین دهنده است : قلنا لا تخَف انَّک انتَ الاَعلی
در این مبارزه ,حق بر باطل غلبه یافته و ساحران از شدت حیرت در مشاهده ی حق بودن معجزه ی پیامبر به زمین فرو افتاده سجده می کنند و ایمان می آورند
فغُلبوا هنالک و انقلبوا صاغرین. فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ ساجِدینَ (46) قالوا امنا برب العالمین.
تهدید به سخت ترین انواع شکنجه ها و بلاها , مجازاتی است که فرعون برای جرم ایمان آوردن ساحران که اینک اهل ایمان هستند تعیین می کند:
فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ فی جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَیُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى ( طه : 72)
قالَ سَنُقَتِّلُ أَبْناءَهُمْ وَ نَسْتَحْیی نِساءَهُمْ وَ إِنَّا فَوْقَهُمْ قاهِرُونَ (اعراف127)
گفت پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را ( رفع حیا نموده) و نگه خواهیم داشت که ما بالا دست آنهاییم و نیرومند.
اهل ایمان چون ایمانشان از روی یقین و دریافت قلبی و فطرت است بدون اضطراب و بلکه با بصیرت و یقین پاسخ هایی می دهند اینچنین:
قالُوا انا اِلی ربنِّا منقَلِبون.وَ ما تَنْقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآیاتِ رَبِّنا لَمَّا جاءَتْنا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ تَوَفَّنا مُسْلِمینَ (اعراف 126)
عبارت دوم (و توفنا مسلمین) تصریح دارد بر اینکه سختی ها و ناملایمتها قدرت به زانو در آوردن انسان را دارد و لذا برای حفظ ایمان نیز تا آخرین لحظه باید به خدا پناه برد. و کم نبوده اند مصادیقی که پایان کارشان بخیر و سعادت نبوده و از شدت سختی ها از دایره ی حق خارج شده اند.
شجاعت عجیب ساحران در برابر فرعونی که ادعای « انا ربکم الاعلی » دارد و ایچنین دلهای مطمئن و عزم های راسخ و ایمانهای ثابت و آماده برای انواع بلاها مایه شگفت و بلکه درس آموز است.معلومات پایدار و حالات روحی و انقلاب یکباره ی این گروه بسی جای دقت و درس آموزی دارد.شاید در میان نمونه هایی که از شداید اقوام در قرآن کریم یاد شده موردی به سختی امتحان آنها نتوان یافت. علاوه بر اینکه داستان ایمان مثال زدنی آسیه همسر فرعون و شکنجه ها ی طاقت فرسای این زن نمونه ی اسلام نیز مربوط به همین قوم است.
و این نیست مگر هماهنگی دین با فطرت آدمیان که اگر بیدار شوند لشکری خواهند ساخت از سربازان خدا که حق را یاری می نمایند.
عاقبت این صبر عظیم که همراه با ایمان و بصیرت قلبی بود چنین است:
پس از توصیه های حضرت موسی به قوم با ایمان برای صبر و استقامت :
قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اسْتَعینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ (اعراف 128)
و پشت سر گذاردن بلاها و سختی های متعدد که برای آنها پیش آمد و در آیات قرآن بخصوص سوره مبارکه اعراف آیات 128 به بعد قابل پی گیری است ) عاقبت صبر و استقامت ایشان مفتاح فرج و نجات و رهایی بود :
وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتی بارَکْنا فیها وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنى عَلى بَنی إِسْرائیلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما کانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما کانُوا یَعْرِشُونَ (الاعراف 137)
فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضی هذِهِ الْحَیاةَ الدُّنْیا (72طه)
هرچه می خواهی بکن تو فقط به زندگی این دنیای ما ضربه می زنی.
ودر سوره شعرا آیه 50 گفتند:
قالُوا لا ضَیْرَ إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ : اینکه تو ما را به دار هم بیاویزی برای ما ضرری ندارد زیرا ما در مقابل این عذاب صبر می کنیم و بسوی پروردگار خود باز می گردیم.
ساحران که دشمنان چند لحظه پیش موسی بودند اکنون خود از اهل ایمان و بلکه یاری کننده و مبلغ نبی خدا شده اند.بدترین شکنجه از نوع قطعه قطعه شدن اعضاء بدن و بر چوبه ی دار کشیده شدن و همچنین تهدید به کشتن فرزندان و آزار و شکنجه و رفع حیا از زنان و دختران امتحاناتی است بر این امت.
و با کمال دلیری و صبر به درگاه الهی استغاثه می کنند: ربنا افرغ علینا صبرا و توفنا مسلمین. در این آیه کریمه صبر به آب و ریختن آن به حالت لبریز از خداوند طلب شده است به این معنا که : خود دل های ما را لبریز از صبر نما . پس مراتب صبر را انسان باید از خداوند استمداد کند(المیزان ج 15 ص 388)